معادل انگلیسی ارتفاع نقطه ای-موضعی
الف) ارتفاعی که بر روی یک نقشه توپوگرافی در یک نقطه بحرانی (مانند شکن در

زمين شناسی

ارتفاع نقطه ای-موضعی
الف) ارتفاعی که بر روی یک نقشه توپوگرافی در یک نقطه بحرانی (مانند شکن در یک دامنه ، تقاطع جاده ، یا نقطه ای بر روی آب پخشان یک رود) برای تکمیل اطلاعات نقشه بدست آمده توسط خطوط پربندی و انگپایه هایی نشان داده می شود که از آنها خطوط منحنی های تراز به درستی کشیده می‌شوند ب) نقطه ای بر روی یک نقشه یا نمودار که ارتفاع آن ذکر شده است یک ارتفاع نقطه ای ، ارتفاع نقطه ای-موضعی - الف) ارتفاعی که بر روی یک نقشه توپوگرافی در یک نقطه بحرانی (مانند شکن در یک دامنه

spot elevation

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ارتفاع نقطه ای-موضعی
الف) ارتفاعی که بر روی یک نقشه توپوگرافی در یک نقطه بحرانی (مانند شکن در

ارتفاع کف بند

apron elevation

ارتفاع لبه- فرازای تاج ، فرازای ستیغ ، تراز تاج ، رقوم تاج

crest elevation

ارنفاع مبنا

datum elevation

مدل رقومی ارتفاع

digital elevation model|digital elevation|digital elevation

ارتفاع ، فاصله عمودی در بالا یا پایین یک سطح انعکاسی
ارتفاعی زمینی نسبت به سطح متوسط دریا (msl)بیان می شود
(نقشه برداری)؛ فاصله قائم از یک سطح مبنا (معمولاً سطح متوسط دریا) تا نقطه یا شیء مورد نظر در سطح کره زمین ـ بیشتر به ارتفاع یک نقطه زمینی بالای سطح دریا گفته می شود این اصطلاح بطور مترادف با فرازا است اگر به فاصله بالای سطح دریا اشاره داشته باشد ولی در نقشه برداری نوین ، اصطلاح “Elevation یا ارتفاع یا افراز” برای نشان دادن ارتفاع بر روی سطح کره زمین و فرازا یا altitude برا ی نشان دادن ارتفاع بالاتر از سطح سطح زمین و در حالت غیر تماس با آن بیان می شود ، فاصله عمودی در بالا یا پایین یک سطح انعکاسی ارتفاعی زمینی نسبت به سطح متوسط دریا (msl)بیان می شود (نقشه برداری)؛ فاصله قائم از یک سطح مبنا (معمولاً سطح متوسط دریا) تا نقطه یا شیء مورد نظر در سطح کره زمین ـ بیشتر به ارتفاع یک نقطه زمینی بالای سطح دریا گفته می شود این اصطلاح بطور مترادف با فرازا است اگر به فاصله بالای سطح دریا اشاره داشته باشد ولی در نقشه برداری نوین

elevation

رقوم نهایی تاج ، تراز نهایی تاج

final crest elevation

ارتفاع میانگین

mean elevation

رقوم سرآب ، تراز سرآب

retention elevation

ارتفاع انفجار ، فرازای انفجار
ارتفاع چاشنی انفجار در سوراخ انفجار را گویند نباید با ارتفاع سوراخ انفجار اشتباه شود ، فرازای انفجار - ارتفاع چاشنی انفجار در سوراخ انفجار را گویند نباید با ارتفاع سوراخ انفجار اشتباه شود

shot elevation

ارتفاع نقطه ای
اصطلاحی انگلیسی که برای نقطه ای استفاده می‌شود که بر روی نقشه نشان داده شده و ارتفاع آن بالای یک سطح مبنا به درستی بر روی زمین اندازه گیری شده است اما برخلاف انگپایه (نشان ترازیابی) ، هرگز بر روی زمین نشان داده نمی شود نیز ببینید: Spot elevation ، ارتفاع نقطه ای - اصطلاحی انگلیسی که برای نقطه ای استفاده می‌شود که بر روی نقشه نشان داده شده و ارتفاع آن بالای یک سطح مبنا به درستی بر روی زمین اندازه گیری شده است اما برخلاف انگپایه (نشان ترازیابی)

spot height

جوش نقطه ای

spot welding

شیست لکه دار

spotted schist

اسلیت لکه دار
سنگ آرژیلی شیلی ، اسلیتی یا شیستوز که ظاهر لکه‌دار آن حاصل رشد ابتدایی پورفیروبلاستها در دگرگونی مجاورتی با شدت کم تا متوسط می باشد
مقایسه شود با: desmosite ؛schalstein؛ adinol نیز ببینید: fleckschiefer ؛ fruchtschiefer ؛garbenschiefer؛ knotenschiefer
مترادف: spotted schist (شیست لکه دار)؛ knotted schist (شیست گره دار)؛ knotted slate (اسلیت گره دار)

spotted slate

اسلیت لکه دار - سنگ آرژیلی شیلی ، اسلیتی یا شیستوز که ظاهر لکه‌دار آن حاصل رشد ابتدایی پورفیروبلاستها در دگرگونی مجاورتی با شدت کم تا متوسط می باشد - مقایسه شود با: desmosite ؛schalstein؛ adinol نیز ببینید: fleckschiefer ؛ fruchtschiefer ؛garbenschiefer؛ knotenschiefer - مترادف: spotted schist (شیست لکه دار)؛ knotted schist (شیست گره دار)؛ knotted slate (اسلیت گره دار)

spotted slate|spotted schist|spotted schist|knotted slate|knotted schist

اضافه ارتفاع

super elevation

رقوم سطح آب ، تراز سطح آب

water surface elevation

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی ارتفاع نقطه ای-موضعی
الف) ارتفاعی که بر روی یک نقشه توپوگرافی در یک نقطه بحرانی (مانند شکن در

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ارتفاع نقطه ای-موضعی
الف) ارتفاعی که بر روی یک نقشه توپوگرافی در یک نقطه بحرانی (مانند شکن در

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما

معادل انگلیسی ارتفاع نقطه ای-موضعی الف) ارتفاعی که بر روی یک نقشه توپوگرافی در یک نقطه بحرانی (مانند شکن در

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ارتفاع نقطه ای-موضعی الف) ارتفاعی که بر روی یک نقشه توپوگرافی در یک نقطه بحرانی (مانند شکن در

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما

معادل انگلیسی ارتفاع نقطه ای-موضعی
الف) ارتفاعی که بر روی یک نقشه توپوگرافی در یک نقطه بحرانی (مانند شکن در

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ارتفاع نقطه ای-موضعی
الف) ارتفاعی که بر روی یک نقشه توپوگرافی در یک نقطه بحرانی (مانند شکن در