معادل انگلیسی گودال حلقوی ، خندق (زمین شناسی یخچالها):یک مجرا یا کانال یخچالی خندق مانند (مانند شیار عمیقی در یک

زمين شناسی
گودال حلقوی ، خندق (زمین شناسی یخچالها):یک مجرا یا کانال یخچالی خندق مانند (مانند شیار عمیقی در یک یخ یخچالی) که در اثر سایش در اطراف یک تپه یا برآمدگی منفرد شکل گرفته است؛ کانالی در حاشیه یک توده یخی رو به تحلیل (زمین شناسی دریایی): فرورفتگی حلقه ای شکلی که در اطراف بسیاری از انواع برآمدگیهای دریایی دیده می شود و ممکن است ناپیوسته باشد مترادف: sea moat (ریف): مجرای طویلی بر روی یک سطح ریفی یا در مجاورت آن که عرض و عمقی معادل چند متر داشته و از آب پر شده است مقایسه شود با: boat channel (رودخانه): مترادفی برای oxbow lake ، عنوانی که در نیوانگلند و نیز توسط شالر (1890) برای آبهای موجود در کانالهای خشک دشت سیلابی رود می سی سی پی بکار می رود (آتشفشان شناسی): گودی دره مانندی حول بخش داخلی یک دهانه آتشفشانی که در واقع در فاصله بین لبه دهانه و مخروط یا گنبدی که درون آن شکل گرفته است ، دیده می شود
moat|boat channel|boat channel
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی گودال حلقوی ، خندق (زمین شناسی یخچالها):یک مجرا یا کانال یخچالی خندق مانند (مانند شیار عمیقی در یک
آبراه ، کانال ، ترعه ، آبراهه ، کانال
(جریان آب یا رودخانه): الف) بستری که در آن یک حجم طبیعی آب سطحی جریان دارد یا می تواند در آن جریان یابد یک محل گذر طبیعی یا فرورفتگی با گستردگی اصلی که دارای جریان آب پیوسته یا دوره ای است یا ارتباط بین دو حجم یا توده آب را برقرار می کند یک بستر یا مسیر رود/ آب آب گذر مترادف: کانال عبور
ب) عمیق ترین بخش یا قسمت مرکزی جریان آب یا رودخانه که دارای جریان اصلی است و کمابیش بطور پیوسته بوسیله آب اشغال شده است Thnlu خط القعر
ج) اصطلاحی که در زمین ریخت شناسی کمی د) یک مسیر آب متروکه یا مدفون که بوسیله رسوبات جریانی گراول و ماسه مشخص می شود
هـ) یک آبراه مصنوعی ، یا یک آبگذر ، یک کانال یا جوی آبیاری ، یا یک سیل گذر
و) یک اصطلاح منسوخ برای رودخانه یا رود کوچک ، کانال (جریان آب یا رودخانه): الف) بستری که در آن یک حجم طبیعی آب سطحی جریان دارد یا می تواند در آن جریان یابد یک محل گذر طبیعی یا فرورفتگی با گستردگی اصلی که دارای جریان آب پیوسته یا دوره ای است یا ارتباط بین دو حجم یا توده آب را برقرار می کند یک بستر یا مسیر رود/ آب آب گذر مترادف: کانال عبور ب) عمیق ترین بخش یا قسمت مرکزی جریان آب یا رودخانه که دارای جریان اصلی است و کمابیش بطور پیوسته بوسیله آب اشغال شده است Thnlu خط القعر ج) اصطلاحی که در زمین ریخت شناسی کمی د) یک مسیر آب متروکه یا مدفون که بوسیله رسوبات جریانی گراول و ماسه مشخص می شود هـ) یک آبراه مصنوعی ، یا یک سیل گذر و) یک اصطلاح منسوخ برای رودخانه یا رود کوچک

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن