معادل انگلیسی نوار نشانگر
یک طبقه یا لایه نازک و قابل تشخیص که در کل منطقه ای نسبتاً وسیع ، موقعیت چینه شناس

زمين شناسی
نوار نشانگر
یک طبقه یا لایه نازک و قابل تشخیص که در کل منطقه ای نسبتاً وسیع ، موقعیت چینه شناسی ثابتی دارد
مترادف: indicator horizon
marker band
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی نوار نشانگر
یک طبقه یا لایه نازک و قابل تشخیص که در کل منطقه ای نسبتاً وسیع ، موقعیت چینه شناس
نوار باطله رسی ، نوار لاخ ، نوار خاکی
( زغالسنگ شناسی ): یک چینه باریک از جنس شیل یا سایر مواد سنگی غیر آلی در یک رگه زغال سنگ مترادف : نوار ( زغال سنگ شناسی ) – لایه لاخ ( زغال سنگ شناسی ) – تفکیک باطله – نوار سنگی
( یخچال شناسی ) : الف) هر لایه تیره رنگی در یک یخچال ، که معمولاً اثر سیلت یا واریزه را در امتداد سطح تابستانی داراست
ب) یک نوار تیره رنگ در زیر یخ شار که ممکن است مرتبط با باطله جمع شده در یخ یا یخشار شکسته باشد و یا مرتبط با پشته میان یک قله موج و قله دیگر باشد
مترادف : نوار غبار
ج) اصطلاحی که به طور اولیه برای یک نوار فوربس کاربرد داشت –
مقایسه شود با :Dirt –band ogive ( طاق نوار باطله ) ، نوار خاکی ( زغالسنگ شناسی ): یک چینه باریک از جنس شیل یا سایر مواد سنگی غیر آلی در یک رگه زغال سنگ مترادف : نوار ( زغال سنگ شناسی ) – لایه لاخ ( زغال سنگ شناسی ) – تفکیک باطله – نوار سنگی ( یخچال شناسی ) : الف) هر لایه تیره رنگی در یک یخچال ، که معمولاً اثر سیلت یا واریزه را در امتداد سطح تابستانی داراست ب) یک نوار تیره رنگ در زیر یخ شار که ممکن است مرتبط با باطله جمع شده در یخ یا یخشار شکسته باشد و یا مرتبط با پشته میان یک قله موج و قله دیگر باشد مترادف : نوار غبار ج) اصطلاحی که به طور اولیه برای یک نوار فوربس کاربرد داشت – مقایسه شود با :Dirt –band ogive ( طاق نوار باطله )
نشانگر ، ثبت کننده ، نماد گرافیک که برای نمایش عارضه نقطه ای
لایه ای که مولد قسمت شاخصی از یک منحنی زمان ـ فاصله انکساری (در برداشتهای لرزه ای) بوده و در ناحیه ای وسیع می توان آنرا تعقیب کرد؛ لایه ای که انعکاسهای مشخصه در ناحیه ای کم و بیش وسیع ، از آن حاصل می شوند؛ وجوه چینه شناسی که به آسانی قابل تشخیص بوده و مشخصات متمایز آنها به حدی است که می توان آنها را به عنوان مبنا یا مرجع در نظر گرفته و یا در فاصله‌ای طولانی در زیر زمین و طی فعالیتهای زیرزمینی چون حفر چاه و معدنکاری آنها را ردیابی کرد ، مانند یک واحد چینه شناسی که بر اساس ویژگیهای متمایزش در یک نمودار الکتریکی (در چاه پیمایی) قابل شناسایی است و یا هر سطح سنگی قابل شناسایی مانند سطح یک ناهمیشیبی یا سطحی فرسایش یافته یا خورده شده در این مورد به معنای واژه format نیز مراجعه نمایید مترادف: (b) Markerhorizon ، Markerbed عنوان مورد استفاده در افریقای جنوبی برای رخنمون ، نماد گرافیک که برای نمایش عارضه نقطه ای لایه ای که مولد قسمت شاخصی از یک منحنی زمان ـ فاصله انکساری (در برداشتهای لرزه ای) بوده و در ناحیه ای وسیع می توان آنرا تعقیب کرد؛ لایه ای که انعکاسهای مشخصه در ناحیه ای کم و بیش وسیع

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن