معادل انگلیسی ذرات بسیار ریز خاکستر معلق در گازها حاصل شده از احتراق سوخت رسوب دهندگان الکتروستاتیکی برای جدا ک

زمين شناسی

ذرات بسیار ریز خاکستر معلق در گازها حاصل شده از احتراق سوخت رسوب دهندگان الکتروستاتیکی برای جدا کردن خاکستر معلق از گازها

fly ask

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ذرات بسیار ریز خاکستر معلق در گازها حاصل شده از احتراق سوخت رسوب دهندگان الکتروستاتیکی برای جدا ک

فهرست مرتب شده که موقعیت بیتهای فعال یا غیر فعال را در bit field نشان می دهد

bit mask

ظرف دیویر
این ظرف یک بطری خلا است که برای نگداشته شدن مواد گرم و سرد تعبیه شده است
شامل دو ظرف که بین محفظه خلا قرار گرفته است خلا مانع از این می شود که گرما به داخل ظرف یا خارج از آن هدایت شود برای بالا بردن بازده این ظرف توسط نقره اندود شده است این ظرف باعث می شود که مواد سرد و گرم با همام دمای خود باقی بمانند ، ظرف دیویر این ظرف یک بطری خلا است که برای نگداشته شدن مواد گرم و سرد تعبیه شده است شامل دو ظرف که بین محفظه خلا قرار گرفته است خلا مانع از این می شود که گرما به داخل ظرف یا خارج از آن هدایت شود برای بالا بردن بازده این ظرف توسط نقره اندود شده است این ظرف باعث می شود که مواد سرد و گرم با همام دمای خود باقی بمانند

dewar flask

خاکسترشناور ، خاکستر بادی

fly ash

گیرش سطحی (آبشناسی) ، برگاب

fly off

وزنه های گریز از مرکز

flyballs

آگهی روی کاغذ کوچک ، پروانه موتور ، پره آسیاب ، درحال پرواز ، گردونه تیزرو
گروهی از ژئوفونها که با فاصله معین نسبت به یکدیگر و به صورت دائم (توسط کابل) به هم متصل شده اند ، برای مثال در حالت معمول ، شش ژئوفون با فاصله 20 فوتی نسبت به یکدیگر به هم متصل شده و سری یا مجموعه ای را تشیکل می دهند که با استفاده از یک بست به کابل اصلی که وظیفه انتقال سینگنال به ابزار ثبت رخدادها را به عهده دارد ، متصل می شوند ، گردونه تیزرو گروهی از ژئوفونها که با فاصله معین نسبت به یکدیگر و به صورت دائم (توسط کابل) به هم متصل شده اند

flyer

بهمن پرشی

flying avalanche

قالب لغزان ، قالب واره

flying form

مغناطیس سنج هوابرد

flying magnetometer

داربست آویخته

flying scaffold

شمع افقی

flying shore

شمع بندی افقی

flying shoring

رگه های شاخه درختی
رگه های رگه های معدنی که به گونه ای همدیگر را قطع کرده و یا پوشانده اند که الگویی شاخه شاخه یا منشعب را ایجاد کرده اند

flying veins

رگه های شاخه درختی رگه های رگه های معدنی که به گونه ای همدیگر را قطع کرده و یا پوشانده اند که الگویی شاخه شاخه یا منشعب را ایجاد کرده اند

flying veins|flying vein|flying vein

فلیش ، فلیش
الف) یک رخساره رسوبی دریایی که در حقیقت یک توالی ضخیم از نهشته های طبقه بندی شده ای است که حاوی آثار فسیلی اندکی بوده و بخش اعظم آنها از مارن ها ، شیلها و گلهای ماسه ای و کلیستی تشکیل شده است که لایه های از کنگلومرا ، ماسه سنگ درشت دانه و گریواک ، در میان آنها قرار گرفته اند
نیز ببینید: macigno
ب) یک سازند رسوبی و وسیع پیش از کوهزایی که نشان دهنده رخساره های فلیشی است که طی آخرین مراحل پر شدن یک سیستم ژئوسنکلینال و در نتیجه فرسایش سریع کمربند کوهستانی مجاور با سیستم مزبور ، پیش از فاز دیاستروفیک کوهزایی و یا در زمانیکه و یا بستر و فسیسم ابتدایی ، باعث شکل گیری لبه های داخلی و در معرض فرسایش سیستم کوهستانی شده ، به وجود آمده است
ج) عنوانی که برخی مواقع برای هر رسوبی که تقریبا تمامی مشخصات سنگ شناختی و چینه شناسی یک رخساره فلیش را دارا است (مانند هر رسوب توربیدایتی) بکار می رود

flysch

فلیش الف) یک رخساره رسوبی دریایی که در حقیقت یک توالی ضخیم از نهشته های طبقه بندی شده ای است که حاوی آثار فسیلی اندکی بوده و بخش اعظم آنها از مارن ها ، شیلها و گلهای ماسه ای و کلیستی تشکیل شده است که لایه های از کنگلومرا ، ماسه سنگ درشت دانه و گریواک ، در میان آنها قرار گرفته اند نیز ببینید: macigno ب) یک سازند رسوبی و وسیع پیش از کوهزایی که نشان دهنده رخساره های فلیشی است که طی آخرین مراحل پر شدن یک سیستم ژئوسنکلینال و در نتیجه فرسایش سریع کمربند کوهستانی مجاور با سیستم مزبور ، پیش از فاز دیاستروفیک کوهزایی و یا در زمانیکه و یا بستر و فسیسم ابتدایی ، باعث شکل گیری لبه های داخلی و در معرض فرسایش سیستم کوهستانی شده ، به وجود آمده است ج) عنوانی که برخی مواقع برای هر رسوبی که تقریبا تمامی مشخصات سنگ شناختی و چینه شناسی یک رخساره فلیش را دارا است (مانند هر رسوب توربیدایتی) بکار می رود

flysch|macigno|macigno

چرخ لنگر ، چرخ طیار

flywheel

بالن جلدهال
این وسیله یک بالن ته گردی که که گردن آن پهن است و برای تعیین نیتروژن با روش kjeldhal از این دستگاه استفاده می شود

kjeldhal flask

بالن حجم سنجی ، سنجی ظرف ته صافی میباشد که دارای گردن بلند و باریک بوده و در انتهای گردن خطی به صورت حلقه حک شده است برای تهیه محلولهایی که نسبت به نور حساس هستند استفاده می شود بیشترین کاربرد آن در آزمایشگاه شیمی تجزیه میباشد

volumetric flask

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

ارزان و با کیفیت

می خوای مقاله ISI زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن

همراه با ضمانت و گارانتی

ارزان، با کیفیت، با مجوز رسمی و گارانتی، با بیش از 7 سال تجربه

معادل انگلیسی ذرات بسیار ریز خاکستر معلق در گازها حاصل شده از احتراق سوخت رسوب دهندگان الکتروستاتیکی برای جدا ک

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ذرات بسیار ریز خاکستر معلق در گازها حاصل شده از احتراق سوخت رسوب دهندگان الکتروستاتیکی برای جدا ک

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما