معنی proportional region

مهندسی برق
proportional region
ناحیه تناسبی محدود ولتاژ اعمال دشه برای لامپ شمارنده تابش که بار کنترل شده به ازای هر شمارش مجزا در آن متناسب با بار آزاد از یونیده شدگی ابتدایی است
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی proportional region
achromatic locus : achromatic region
مکان نابرنگ : منطقه نابرنگ ناحیه ای روی نمودار رنگمندی شامل تمام نقاطی که استانداردهای قابل قبول سفید مرجع را نمایش میدهند ، مکان نابرنگ : منطقه نابرنگ \n ناحیه ای روی نمودار رنگمندی شامل تمام نقاطی که استانداردهای قابل قبول سفید مرجع را نمایش میدهند
active region
ناحیه فعال ناحیه ای در یک قطعه ی نیمر سانا که در ان تقویت ، یکسو سازی ، گسیل نور یا سایر عملیات پویا روی می دهد
active.region
ناحیه فعال
anode region
منطقه ی آند ستون مثبت ، آند تاب ، و فضای تاریک آند در یک لامپ گازی ، پهنه آند
base region
ناحیه ی بیس ناحیه ای از ترانزیستور پیوندی دو قطبی که باربرهای اقلیت به داخل آن تزریق می شوند ، ناحیه بیس
blacker-than-black region
منطقه ی سیاه تر از سیاه بخشی از سیگنال استاندارد تلویزیونی که در آن باریکه ی الکترونی لامپ قطع شده است و سیگنالهای همزمانی ارسال شده اند این سیگنالهای همزمانساز نسبت به سیاهترین قسمتهای تصویر ، دارای اوج توان بیشتری هستند
breakdown region
ناحیه ی شکست کل ناحیه ای از مشخصه ی ولت- آمپر دیود نیمرسانا که بعد از نقطه ی شورع شکست و افزایش مقدار جریان معکوس قرار دارد
cathode region
پهنه کاتد
critical region
ناحیه بحرانی
crossover region
ناحیه گذار ناحیه ای در فضا که در ن عقریه ی نشانگر سیستم فرود ابزاری در وسط صفحه ی مدرج قرار می گیرد
d region
منطق ( دی ) پایین ترین منطقه یون سپهر ( ionosphers ) که در فاصله 40 تا 90 کیلومتری از سطح زمین قرار دارد بیشترین تضعیف امواج رادیویی با بسامد بین 1 تا100 مگاهرتز در این منطقه روی می دهد و بنابر این اثر چندانی روی انتشار امواج رادیویی موج کوتاه نمی گذارد این منطقه در ساعات روز انرژِ امواج رادیویی کمتر از 10 مگاهرتز را جذب می کند
depletion ( transition ) region
ناحیه ی تهی ( گذر ) ناحیه ای در پیوندگاه بین دو مادهی نیمرسانا N و P که در آن اختلاف انرژی پتانسیل دو ماده منجر به تولید یک سد انرژی می شود این سد میدانی الکتریکی به وجود می آورد که باربرهای آزاد نیمرسانا را از اطراف آن تخلیه می کند پهنای این ناحیه با بایاس مستقیم بیرونی ( tonward blas ) ، کاهش و با اعمال بایاس معکوس افزایش می یابد
depletion region
ناحیه تخلیه
drain region
ناحیه درین
drift region
ناحیه رانش
e region
ناحیه «ای» ناحیه ای از یون سپهر که در حدود 60 تا 90 کیلو متری بالای سطح زمین و بین نواحی ( دی ) و ( اف ) قرار دارد
emitter region
ناحیه امیتر
f region
ناحیه « اف» ناحیه ی مربوط به یون سپهر در حدود 145 کیلومتری بالای سطح زمین این ناحیه از دو لایه ی « اف -1» و «اف-2 » در روز و یک لایه « اف» در شب تشکیل می شود که همگی امواج رادیویی با بسامدهای تا 50 مگاهرتز را به زمین بازتاب می کنند
forbidden region
ناحیه ممنوع
Fraunhofer region
ناحیه فرانهوفر
fresnel region
ناحیه ی فرنل ناحیه ی بین میدان نزدیک یک آنتن و ناحیه ی فرانهوفر شعاع مرزبین این دوناحیه ، عموماً دو برابر مربع طول آنتن تقسیم برطول موج است
geiger region; geiger mueller region
ناحیه ی گیگر ؛ ناحیه ی گیگر- مولر محدوده ای از ولتاژ اعمال که در آن بار جمع آوری شده در هر شمارش جداگانه ، مستقل از بار آزاد شده توسط یونش اولیه در لامپ تابش شمار است
instability region
ناحیه پایداری
intrinsic region
ناحیه ی ذاتی ناحیه ای از نیمه رسانا که شار جریان آن از تعداد تقریباً مساوی الکترونها و حفره ها تشکیل شده است
junction region
ناحیه پیوند
n region
ناحیه N ناحیه از در نمیرسانا که چگالی الکترونهای رسانا در آن بیش از چگالی حفره هاست
negative - resistance region
ناحیه مقاومت منفی ناحیه عملکردی که در آن با افزایش ولتاژ ، جریان کاهش می یابد
neutral region
ناحیه خنثی
nyquist stability region
ناحیه پایداری نایکوئیست
p region
ناحیه P
passive region
ناحیه غیر فعال
pregion
ناحیه P ناحیه ای در نیمرسانا که چگالی حفره ها بیشتر از چگالی الکترونهای هدایت است
proportional
تناسبی
proportional band
باند انتشار محدوده مقادیر متغیر کنترل شده ای که سبب عمل کردن کنترل کننده در محدوده کامل خود می شود
proportional control
کنترل تناسبی کنترلی که در آن مقدار عملکرد تصحیحی ، با مقدار خطا متناسب است
proportional controller
کنترل کننده تناسبی
proportional counter
شمارنده تناسبی شمارنده تابشی که از یک لامپ شمارنده تناسبی و مدارهای مربوط به آن تشکیل می شود
proportional counter tube
لامپ شمارنده تناسبی لامپ شمارنده تابش عمل کننده در ولتاژهایی که به اندازه کافی برای ایجاد یونیده شدن با تصادم زیاد باشد و طوری تنظیم شود که مقدار کل یونیده شدن در هر شمارش متناسب با یونیده شدن ناشی از یونیده سازی ابتدایی باشد
proportional derivative controller
کنترل کننده تناسبی مشتقی
proportional integral controller
کنترل کننده تناسبی انتگرالی
proportional integral derivative ( pid ) controller
کنترل کننده تناسبی مشتقی انتگرالی
proportional ionization chamber
اتاقک یونیده شدگی تناسبی اتاق یونیده سازی که جریان ابتدایی یونیده اسزی در آن با ضرب الکترونها در ناحیه با شدت میدان الکتریکی زیاد ، همانند شمارنده تناسبی ، تقویت می شود این اتاقک ، به جای شمارش ، جریانهای یونیده سازی یا تغییرات آن را در طول مدت زمان تناوب ، اندازه گیری می کند
proportional navigation
ناوبری تناسبی
proportional-integral controller
کنترل کنندۀ تناسبی-انتگرالی
proportional–integral controller
کنترل کنندۀ تناسبی-انتگرالی
proportionality constant
ثابت تناسبی
proportional-position action
عملکرد کنترلی موقعیتی - تناسبی عملکرد کنترلی که درآن رابطه خطی پیوسته ای بین مقدار متغیر کنترل شده و موقعیت عنصر نهایی کنترل وجود دارد
region
ناحیه
saturation region
ناحیه اشباع ، ناحیه اشباع ناحیه کاری که در آن افزایش مؤلفه تحریک کننده سبب افزایش بیشتر اثر خروجی نمی شود
shadow region
منطقه سایه ناحیه ای که در شدت میدان دریافت شده در اثر وجود بعضی موانع ، آنقدر کاهش می یابد که دریافت سیگنالها یا آشکارسازی اجسام در رادار در حالت عادی غیر ممکن می شود
space charge region
ناحیه بار فضا
space-charge region
ناحیه بار فضایی ناحیه نیمرسانایی که در آن چگالی کل بار به مقدار قابل توجهی با صفر تفاوت دارد
stability region
ناحیه پایداری
transient region
ناحیه عبور
transit region
ناحیه گذر
transition region
ناحیه انتقال ناحیه ای بین دو نیمرسانای همگن که در آن غلظت ناخالصی تغییر می کند ، ناحیه گذار
triode region
ناحیه‌ی تریود
uncertainty region
ناحیه عدم قطعیت
work region
ناحیه کار

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن