معنی major apex face

مهندسی برق
major apex face
وجه رأس بزرگ یکی از سه مجه شیبدار بزرگ که تا رأس یا آخرین نقطه مشخص بلور کوارتز طبیعی ادامه می یابد سه وجه شیبدار کوچکتر جه های رأس کوچک هستند
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی major apex face
active surface
سطح مؤثر ، قسمت ثابت ، مقطع یا برش ثابت
Asynchronous Serial Interface
رابط سریال آسنکرون
boldface
حروف سیاه برجسته
Brain-computer interface
رابط مغز و کامپیوتر
characteristic surface
سطح مشخصه
computer interface
واسطه رایانه
control interface
واسط کنترل
convergence surface
سطح همگرایی سطحی که در هنگام پویش لامپ پرتو -کاتدی توسط نتقاط تلافی باریکه های الکترونی اسجاد می شود
creepage surface
سطح خزشی
eigenface
چهره-ویژه
end face
سطح انتهایی
enhanced small device interface
واسطه بهبود یافته ی وسیله کوچک [ اس دی] نوعی واسطه استاندارد برای سخت -دیسک گردانها که سازگاری بین محصولات سازندگان مختلف را تضمین می کند
epuipotential surface
سطح همپتانسیل سطحی فرضی در فضا یا محیطی دیگر که پتانسیل تمام نقاط آن یکسان است
equiphase surface
سطح همفاز هر سطح موجی که روی آن بردارهای میدان در یک نقطه یا همفاز و یا دارای 180 درجه اختلاف فاز باشند
equipotential surface
سطح هم پتانسیل
error surface
متعیر خطا
face
مقابل ، نما ، صورت ، وجه ، صفحه تلویزیون
frequency selective surface
سطح انتخابگر فرکانسی
frequency-selective surface
سطح بسامد - گزین آرایه ای از عناصر تشدیدی غیر فعال که در بسامد تشدید به عنوان بازتابنده عمل می کنند امادر سایر بسامدها انرژی « آر- اف» را بدون هیچگونه تضعیفی عبور می دهند از این ویژگی در سیستمهای ردگیری ریزموج و رادار استفاده می شود
gaussian surface
سطح گوسی
graphic interface
رابط گرافیکی
graphical user interface
واسط گرافیکی کاربر[ جی یو آی] ابزاری برای توانایی کاربر در تشکیل تصاویر گرافیکی روی نمایشگر رایانه به کمک ترکیبی از پنجره ها ، فهرست ها ، شمایل ها ، و یک موش
Grid-Interface
رابط شبکه
high- performance parallel interface
واسط موازی کارایی - بالا[ هیپی] استانداردی برای واسطهای مورد استفاده در شبکه های رایانه ای
Human-Robot Interface
رابط انسان و ربات
hypersurface
ابر صفحه
impedance surface
سطح امپدانسی
inside surface
سطح داخلی
interface
فصل مشترک ، رابط ، مدار واسط ، واسط ، مدار واسط یک مرز یا پیوند مشترک 1 پیوند نقطه به نقطه بین رایانه ومنبع تغذیه یا سیگنال بیرونی 2 پیوندگاه بین مواد نیمه رسانا با ناخالصیهای متفاوت در یک قطعه نیمه رسانا نظیر پیوند سلیسم نوعی ( پی ) یا سلیسیم نوع ( ان ) در یک دیوید ( پی ان )( PN diode ) یا ترانزیستور ( بی جی تی ) ، واسطه
loudspeaker interface
مدار واسطه بلندگو
major length
قطر بزرگ
majority
اکثریت
majority carriers
حامل های اکثریت
majority carriers charge
بار حامل های اکثریت
majority carriers current
جریان حامل های اکثریت
majority carriers lifetime
طول عمر حامل های اکثریت
majority emitter
گسیلنده اکثریت الکترودی که جریانی از حاملهای اکثریت از آن به ناحیه داخلی الکترود ترانزیستور وارد می شوند
majority logic
منطق اکثریت منطقی که در آن خروجی به وضعیت اکثریت ورودیها بستگی دارد
minor apex face
وجه راس کوچک یکی از سه وجه شیبدار کوچکتر که نزدیک به راس بلور کوارتز طبیعی است اما به آن نمی رسد سه وجه شیبدار بزرگتر وجه راس بزرگ هستند
minor face
وجه کوچکتر یکی از سه وجه طولانی تر بلور شانزده وجهی کوارتز طبیعی
musical instrument digital interface
ایجاد صدا با برنامه ریزی دیجیتالی مدار مجتمع ترکیب کننده موسیقی که سیگنالهای آنالوگی تولید می کند که از طریق بلند گو تقویت و پخش می شوند نوع پیشرفته تر آن MIDI جدول موج است که به حقیقی بودن صدای MIDI کمک می کند
network interface
رابطه شبکه
open system interface
رابط سیستم باز
parallel interface
واسطه موازی
pole face
پیشانی قطب انتهای هسته آهنر بایی در تماس باشکاف هوایی که کار مفید میدان مغناطیسی در آن انجام می شود ، رویه قطب
pole surface
سطح قطب
reflective surface
سطح انعکاسی
response surface
سطح پاسخ
rs-232c interface
واسط 232c -RS استاندارد EIA قابل به کارگیری برای اتصالهای 25 پایه ، پایانه های داده و تجهیزات مخابرات داده ها برای تبادل سریال داده ها ی دودویی
rs-423 interface
واسط RS-432 استاندارد EIA قابل به کارگیری در مدارهای دیجیتال نامتعادل
serial interface
واسطه سری
small computer system interface
واسط سیستمهای کامپیوتری کوچک تعیرف ANSI برای واسط کامپیوتری کوچک در ایستگاههای کاری UNICS و مکاینتاش برای متصل کردن کامپیوتر ها به جانبیهایی مانند دیسک ران و نوارخوان ، CD-RAM خوان و پویشگر ، بیشترین سرعت داده آن به چندد مگابایت بر ثانیه در حالتهای همزمان و ناهمزمان محدود می شود 1 SCSI به صورت مسیر داده 8 بیتی با بیشترین سرعت داده 2/5 مگابایت بر ثانیه در حالت ناهمزمان و 5 مگابایت بر ثانیه در حالت همزمان تعریف می شود
spherical surface
سطح کروی
surface
سطح
user interface
واسطه کاربر
wave surface
سطح موج

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای مقاله ISI مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن